نقد و گاهی نقد
گاهی یادمان میرود که برای چه فیلم ها ساخته میشود. یادمان می رود که همه ما مثل هم نیستیم. غر میزنیم که کشور صاحب ندارد. که اینترنتمان سرعت ندارد. فیلتر است. نمی توانیم منابع به دست آوریم نمی توانیم اطلاعات به روز پیدا کنیم اما وقتی به خودمان میرسد یادمان میرود که بقیه هم حق دارند سرمان غر بزنند. حق دارند مشکلاتی را که ما برایشان ایجاد کرده ایم، بگویند. حق دارند که فقط آن قسمتی که خوب کار نمی کنند را به تصویر بکشند و ازش انتقاد کنند. تازه آن ها طرف مقابلش را هم نشان می دهند. آن کسی که خوب کار میکنند هم نشان می دهند و تکریمش می کنند. اما ندیده ایم. کاش فکر میکردیم که آیا همه و همه کارشان را خوب انجام می دهند؟! آیا هر پزشکی دارد خوب کار می کند؟ به وظیفه اش عمل می کند؟ نه؛ فراتر از وظیفه اش نمی گوییم. همان وظیفه که قانون و عرف برایش تعیین کرده است. همان وظیفه ای که اخلاقی است. آیا فقط مشکلات برای بقیه است و ما حق داریم غر بزنیم؟ گاردی در برابر خود می گیریم که به بقیه می گوییم آهای من و همه هم صنفان من بی عیب و نقص هستند. تو حق نداری هیچ انتقادی از من بکنی.
این گاردی که نمی دانم از غرور است یا از حمایت بی مورد از هم صنفان خود باید روزی کنار برود چه از سمت پزشکان و چه دیگر اصناف.
و کاش مهران مدیری فیلمش را با کیفیت بهتری می ساخت تا بتواند با تکیه بر کیفیتش در مقابل این تشرها مقاومت کند!
پ ن: از این پس کاراکترهایی که نقد میشوند هیچ شغلی نباید داشته باشند! هیچ لهجه ای نباید داشته باشند! اهل هیچ جایی نباشند! حتی فامیلشان هیچ جایی نباشد! فیلمهایمان هم به به و چه چهی باشد بهتر است!
پ ن۲: این مطلب را چند سال پیش نوشتم و در فیس بوکم به اشتراک گذاشتم!